دستكاری در قومیت ها و مفهوم قومیت
در مورد اقوام، ما از یك سو با اطلاعات تحریف شده رو به رو هستیم كه دولت ها به وجود می آورند تا ملت های به رسمیت شناخته شده را به مقام بالایی برسانند و به این ترتیب سبب شوند كه نوعی همبستگی میان دولت ها بتواند از
نویسنده: رولان برتون
مترجم: ناصر فكوهی
مترجم: ناصر فكوهی
در مورد اقوام، ما از یك سو با اطلاعات تحریف شده رو به رو هستیم كه دولت ها به وجود می آورند تا ملت های به رسمیت شناخته شده را به مقام بالایی برسانند و به این ترتیب سبب شوند كه نوعی همبستگی میان دولت ها بتواند از آنها دفاع كند و در همان حال گروه های كوچك قومی و ناشناخته را به فراموشی بسپرند؛ اما از سوی دیگر، ما شاهد دستكاری هایی هستیم كه در آنها تلاش می شود با اقوام مقابله شده و حتی آنجا كه قومی وجود ندارد، اقوامی تصنعی به وجود بیاورند. این امر به خصوص در دوره استعمار زدایی رایج بود.
برای مثال، زمانی كه سیاست استعماری فرانسه در افریقای شمالی با ملی گرایی عرب رو به رو شد، شروع به تحریك اسطوره [ قومیت ] بِربِر كرد. اما در این كار شیوه ای چندان نظام مند نداشت زیرا بِربِرها از لحاظ سیاسی لااقل به همان پختگی عرب ها بودند و هنوز چندان تهدیدی از سوی آنها نسبت به خود احساس نمی كردند. زمانی كه سلطان محمد پنجم (1) در مراكش خواستار تجدیدنظر در رژیم تحت الحمایگی (2) شد، فرمانداری استعماری فرانسه جنبشی در میان قبایل بربر اطلس به حمایت از پاشای مراكش به راه انداخت و توانست سلطان را برای سه سال از 1953 تا 1955 از مقامش خلع كند. در ویتنام، مداخله گران فرانسوی از 1945 تا 1954 و پس از آنها امریكایی ها از 1964 تا 1975 تلاش بیهوده ای به خرج دادند تا در برابر ویتنامی ها، اقوام كوه نشین موئیس (3)، تای (4) یا مئوس (5) را علم كنند. در ماداگاسكار در برابر ملی گرایی فزاینده نخبگان هوواس (6) در فلات مركزی، فرانسه تلاش كرد كه بر جمعیت ساحل نشین كه وضعیت محروم تر و فقیرانه تری داشتند تكیه زند و همه قبایل جزیره را هرچند همگی دارای یك زبان و یك فرهنگ بودند « قوم » نامید؛ و سرانجام پس از سركوب شدید هوواس ها (1947) قدرت را به دست نمایندگان « اقوام » ساحل نشین سپرد (1957-1960).
در رواندا و بروندی، استعمار بلژیك پس از پایان جنگ جهانی اول در میان جمعیتی كه همگی به یك زبان یعنی كینیاروانداكیروندی (7) سخن می گفتند دو سلطه ایجاد كرد كه به سه قشر اجتماعی تكمیل كننده یكدیگر تقسیم می شدند: یك قشر اقلیت از دام داران توتسی (8)( 13 درصد )، یك قشر اكثریت از كشاورزان هوتو (9)( 85 درصد ) و یك قشر مركب از گروه های كوچك شكارچیان پیگمه (10)، توواس (11)( 2 درصد ). به این ترتیب سردمداران نظام استعماری بلژیك خوشحال بودند كه می توانند بر جامعه ای قشربندی شده و دارای ساخت سلسله مراتبی مركب از رئیس سالاری ها و یك گروه از نخبگان حاكم كه می توانستند آنها را به دین كاتولیك درآورده و برای تحصیل به اروپا بفرستند، تكیه كنند.
اما زمانی كه پس از جنگ جهانی دوم، قلمروهای استعماری بلژیك گرایش ضداستعماری پیدا كردند، قدرت بلژیك با تكیه بر ارتش و كلیسای كاتولیك با وحشت بسیار متوجه شد كه روشنفكران توتسی شروع به تأثیرپذیری از افكار مدرن كرده اند. در این حال بود كه كلیسا و ارتش استعماری یك چرخش كامل انجام دادند. این امر در بلژیك نیز مشاهده شده بود، به صورتی كه كلیسا ابتدا بر اقشار حاكم و تحصیل كرده فرانسوی زبانان تكیه می زد، اما پس از آنكه با وحشت متوجه شد كه این اقشار رو به سوی انفعال [ مذهبی ] گذاشته و گرایش های آزاداندیشی و سوسیالیستی پیدا كرده اند، در اواخر قرن نوزده تلاش خود را بیشتر متوجه توده های روستایی فلاماند كرد.
در رواندا و بروندی در سال های دهه 50 قرن بیستم، مدیریت سیاسی بلژیك، توتسی ها را با انگیزه های ضداستعماری شان به حال خود رها كرد و همه توجه خود را به سوی اكثریت هوتو معطوف كرد تا نظریه قومیت های متعارض را به كار برد. توتسی ها به هوتوها، قومی بیگانه معرفی شدند كه هوتوها را سركوب می كنند و این گروه باید آنها را از سرزمین خود بیرون رانند. این در حالی بود كه توتسی ها و هوتوها نه اقوامی متمایز بلكه قشرهایی اجتماعی بودند كه نسبت به یكدیگر بسیار باز و نفوذپذیر بودند برای نمونه، هر فرد هوتو كه صاحب 10 رأس گاو می شد تبدیل به یك توتسی می شد و هر فرد توتسی كه دام های خود را از دست می داد هوتو می شد. به همین دلیل هوتوها و توتسی ها در بسیاری موارد نمی توانستند هویت دقیق خود را تشخیص دهند. توده های هوتو به صورت گسترده ای به وسیله مدیریت استعماری، ارتش، كلیسا و حزب سوسیال مسیحی بلژیك سیاسی شدند. نتیجه « انقلاب اجتماعی- سیاسی » در سال 1959 در رواندا بود كه به سرنگونی قدرت سلطنتی و اعلام جمهوری (1961) و به واگذاری استقلال ( 1962) به دست كادرهای خودساخته هوتو انجامید كه قتل عام و اخراج ده ها هزار نفر از توتسی ها را به بهانه مبارزه روستاییان هوتو علیه فئودالیسم توتسی به همراه داشت.
از سال 1973، رژیم رواندا تبدیل به یك دیكتاتوری نظامی مورد حمایت بلژیك شد و از سال 1990 تنها فرانسه از این رژیم دفاع می كرد، به صورتی كه در فاصله سال های 1991 تا 1993 در این كشور دخالت نظامی كرد. دیكتاتوری حاكم، سركوب توتسی ها را افزایش داد و به همین دلیل بخش بزرگی از توتسی ها همچون تمامی مخالفان آزادی خواه اعم از هوتو و توتسی، ناگزیر به تبعید شدند. زمانی كه در سال 1994، مخالفان دیكتاتوری وارد كشور شدند، ترور دولتی به اوج خود رسید و تمامی توتسی ها و همه مخالفان آزادی خواه هوتو را هدف گرفت. این قتل عام ها به بیش از 500 هزار كشته در جمعیتی كمتر از 8 میلیون نفر انجامید. اما درست زمانی كه مخالفان توانستند پایتخت را فتح كنند، دولت فرانسه بار دیگر دست به دخالت زد و موج پناهندگان را به سوی « حوزه های انسان دوستانه مطمئن » در زئیر سوق داد تا به این ترتیب به سازمان دهندگان قتل عام ها- اعم از رهبران سیاسی، ارتش، نیروهای شبه نظامی، شبكه های تروریستی، حزب واحد و رادیو و تلویزیون- یعنی كسانی كه خود در طول 3 سال از آنها حمایت كرده، آنها را آموزش داده، تجهیز كرده، مشاوره داده و یارانه پرداخته بود، امكان دهد از عدالت بگریزند و خود را برای انتقام گرفتن آماده سازند. اما تصویر رسانه ای كه از این درگیری ها در فرانسه داده شد آن را نوعی تعارض ادعایی میان دو قبیله نشان داد و نه یك درگیری میان یك رژیم مورد نفرت و مردم تابع آن. هیچ گاه همچون مورد رواندا واژه « قوم » تا به این حد به وفور در رادیو- تلویزیون ها و مطبوعات منعكس نشده بود و از آن زمان نیز هرگاه كه اخبار رواندا بار دیگر به میان می آیند، این واژه از نو مطرح می شود؛ و این نتیجه موقتی است كه خشونت و نفرت ناشی از شكل گرفتن یك هویت قومی كاذب و تصنعی، به همراه داشته است.
پینوشتها:
1. سلطان محمد ( بن یوسف ) پنجم (1909-1961)، سلطان و سپس پادشاه مراكش (1957-1961).
2. protectorat
3. Mois
4. Thai
5. Meos
6. Hovas
7. kinyarwandakirundi
8. tutsi
9. hutu
10. pygmee
11. twas
اسپوزیتو، جان ال؛ ( 1392)، جنبش های اسلامی معاصر، دکتر شجاع احمدوند، تهران: نشر نی، چاپ چهارم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}